زمان جاری : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 - 2:23 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


سلام مهمان گرامي؛
مهمان گرامي، براي مشاهده تالار با امکانات کامل ميبايست از طريق ايــن ليـــنک ثبت نام کنيد


آیا میدانید؟ ایا میدانید :






تعداد بازدید 137
نویسنده پیام
niyayesh آفلاین



ارسال‌ها : 4
عضویت: 14 /12 /1391
تشکرها : 8
تشکر شده : 1
لطيفه و جوك...
به منشی شرکتمون میگم برو تو پروگرام فایل
میگه کامپیوترو روشن کنم ؟
گفتم نه , چند تا سوراخ پشت کیس گذاشتن
از اونجا سعی کن به حول و قوه الهی وارد بشی...


اگه یه موقعی تو یه موقعیتی گیر کردین که یکی می خواست بکشتتون زودی بگین :
بکش ! بکش راحتم کن معطل چی هستی؟ د یالا لعنتی !
تو همه فیلما امتحان خودشو پس داده.
البته در مورد سیلی پدر کاملا بی نتیجه بوده !


ماهیمون هی میخواست یه چیزی بهم بگه . تادهنشو وا می کرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه . دست کردم تو آکواریوم درش آوردم . شروع کرد از خوشالی بالا پایین پریدن . دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو . اینقده بالا پایین پرید خسه شد خوابید . دیدم بهترین موقع تا خوابه دوباره بندازمش تو آب. ولی الان چند ساعته بیدار نشده . یعنی فکرکنم بیدار شده دیده انداختمش اون تو قهر کرده خودشو زده به خواب…


سرهنگ: اسمت چیه؟ سرباز: ممد / سرهنگ: این چیه دستت؟ سرباز: تفنگ / سرهنگ: تفنگ؟ این مملکتته, آبروته, زندگیته, شرافتته, خواهرته, مادرته, و .... / سرهنگ رو به سرباز دوم : اسمت چیه؟ سرباز: غضنفر / سرهنگ: این چیه دستت؟ ترکه: این خواهرومادر ممده!


ﻭﺍﻻ ﻣﺎ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻫﻤﺶ ﺍﻭﻥ ﺧﺎﻧﻮﻡ
ﻣﺠﺮﯼ ﻣﻬﺮﺑﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩﺍ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﺭﺿﺎﯾﯽ!
ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺷﻤﺎ… ﻣﺎﻡ ﻣﯿﮕﻔﺘﯿﻢ: ﻣﺎ؟
ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺑﻌﻠﻪ ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﻧﺰﺩﯾﮏ
ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﻧﺸﺴﺘﯽ، ﯾﮑﻢ ﺑﺮﻭ ﻋﻘﺒﺘﺮ
ﺑﺸﯿﻦ!ﻣﺎﻡ ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﻋﻘﺐ! ﺑﻌﺪ
ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﯾﮑﻢ ﻋﻘﺒﺘﺮ!ﺁﻗﺎ ﻣﺎﻡ ﺗﺎ
ﻧﺰﺩﯾﮑﯿﻬﺎﯼ ﺩﺭ ﻭﺭﻭﺩﯼ ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﻋﻘﺐ
ﮐﻪ ﻧﮑﻨﻪ ﻟﺞ ﮐﻨﻪ ﮐﺎﺭﺗﻮﻥ ﻧﺸﻮﻥ ﻧﺪﻩ!..
ﯾﻌﻨﯽ ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ بچه هايﺩﻭﺳﺖ
ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﺍﯼ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻣﺎ!..


غضنفر آهنگ خالی گوش می کرده میزنه زیر گریه میگن چرا گریه می کنی؟ با بغض میگه آخه خوانندش لاله


پلیس به غضنفر: اینجا ماهی*گیری قدغنه!!! غضنفر: ولی اینجا تابلو نزدین!!!
پلیس: نزدیم که نزدیم، زود باش از بالای اون آکواریوم بیا پایین!!!!


رفیقم اسم خانومم رو توی شناسنامه دیده. میگه: زنته؟
میگم: پ ن پ دختر همسایمونه اسمش تو شناسنامه باباش جا نشده اینجا زدن گم نشه!


پیامک این روزهای دخترها به همدیگه!
الهی آخرین خونه تکونی مجردیت باشه
نیت کن و واسه ۳ نفر بفرست ! تا آخر عید خبرای خوبی میشنوی
اگه زنجیرو قطع کنی تا ۳سال هیچ خواستگاری نمیبینی !


امروز رفتم پیش دکتر متخصص میبینم ویزیتش بیست هزار تومن شده!!!
به دکتر میگم:
اگه تخفیف میدی بگم کجام درد میکنه
وگرنه خودت بگرد پیداش کن!


یکی از فانتزیای من اینه که سیگارمو با فندک زیپو روشن کنم بعد فندک رو پرت کنم پشت سرم پمپ بنزین منفجر بشه منم خونسرد بیام طرف دوربین از کادر خارج بشم


یــــکی از اخـلاقای بـاحالــم ایـنه کــه هــر وقــت مـــیبینم یــه پــسر داره مــوهاشو دُرس مـــیکنـه مــیگـم:
مـــو هـاتو دُرس کـــردی...اون قــیافـتو مــیخـوای چــیکـار کــنی؟؟؟


ﺟﻤﻌﻪ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﻮﻩ ﺩﺍﺩ ﺯﺩﻡ :
ـــ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﯿﮑﻨﯽ ؟
ﺑﻌــﺪ ﺷﻨﯿﺪﻡ :
…… ﺑـــــــــــــــــــﺎ ﻣـــــــــــــــــــــــن ازدواج ميكني؟
ﺑــــــﺎ ﻣــــــــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣـــــــــﯿﮑﻨــــــــــ ـــــﯽ؟
ﺑـــﺎ ﻣــــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣــــﯿﮑﻨـــــــﯼ؟
ﺑـﺎ ﻣــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣـــﯿﮑﻨــﯽ؟
ﺑﺎ ﻣﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﺑَﻌﺪﺵ ﭼﻮﻥ ﺁﻣﺎﺩﮔﯽ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﻭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﮐﻪ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺑﺪﻡ...


اگه کسی بهت گفت دوستت دارم
آروم بغلش کن ، نازش کن ، سرشو بذار روی شونت و یواش در گوشش بگو :
اونجایی که تو درس میخوندی ما مدیر مدرسه بودیم !


امروز در اوج بی پولی به حالت طعنه این اس رو از خوابگاه بعداز یه ماه به مامانم زدم:
سلام مامان
خوبین؟خوشین؟
بابا چه طوره؟
پول لازم ندارین؟اگه لازم دارین بگین براتون بفرستم...پول هستاااا..!!
.
.
.
.
مامانم جواب داد:
سلام پسرم
چه قدر می تونی بفرستی؟!


اگه این ترم مشروط شدم و بابام گفت چرا؟ دستشو میگیرم می برم دانشگاه ردیف آخر میشینیم.
بعد کلیپسای شصت سانتی این دخترا رو نشونش میدم میگم چیزی از رو تخته می بینی؟ تو بودی مشروط نمیشدی؟ از خدا بترس
بعد یه سیگار روشن میکنم با بغض ،مظلوم میرم سمت غروب...


تیمای لیگ برتر رو می بینی،شک می کنی جدول لیگ برتره یا جدول مندلیفه
آلومینیوم
فولاد
مس
ذوب آهن
نفت


غضنفر گاو داری میزنه مامور بهداشت میاد میگه به گاوات چی میدی ؟
میگه : آت اشغال مامور کلی جریمش میکنه
ساله بعد میاد میگه به گاوات چی میدی ؟
میگه : جوجه کباب , پیتزا . باز یارو جریمش میکنه
سال بعد میاد میگه به گاوات چی میدی ؟
میگه : والا هر روز صبح بهشون 1000 تومن میدم
هر چی دوست دارن بخرن بخورن!!!


خبرنگارميپرسه : گوسفندات چي ميخورن؟
چوپان ميگه سفيدا يا سياها؟
خبرنگار ميگه: سياها ...
چوپان ميگه: علف
خبرنگار ميگه:و سفيدا ؟
چوپان ميگه: اونا هم علف
.
خبرنگار ميپرسه : شب اونا رو كجا نگه ميداري؟
چوپان ميگه:سفيدا يا سياها ؟
خبرنگار ميگه:سفيدا ...
چوپان ميگه: تو يه خونه ي بزرگ
خبرنگار ميگه: و سياها ؟
چوپان ميگه : اونا رو هم توهمون خونه ي بزرگ
.
خبرنگار ميپرسه:وقتي بخواي تميزشون كني چطوري اينكاروميكني؟
چوپان ميگه: سفيدا يا سياها ؟
خبرنگار ميگه: سياها ...
چوپان ميگه : باآب اونا رو ميشورم
خبرنگار ميگه:و سفيدا؟
چوپان ميگه: اونارو هم با آب ميشورم
.
خبرنگاره عصبانی ميشه به چوپانه ميگه :توچرا اينقد نژادپرستي ميكني هي ميگي سفيد ياسياه ؟؟؟
چوپانه ميگه:آخه سفيدا مال منن
خبرنگارميگه :و سياها ؟
چوپانه ميگه :اوناهم مال منن...


عروسی دعوت بودیم. توی اون خیابون 2تا عروسی بود. ما عروسی ته کوچه بودیم. دایی عروس رفته تو همون عروسی که اول خیابون بود نشسته، شام هم تا آخر خورده بعد اومده بیرون زنگ زده که بابا پس شماها کجایید. ما شام هم خوردیم. زود بیاین زشته. از فامیل های ما هنوز هیشکی نیومده




دوشنبه 14 اسفند 1391 - 09:30
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از niyayesh به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: farzadf &



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :


تماس با ما | لطيفه و جوك... | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS